پیش من از مزاحمت ِ بادها نگو
آهو ندیده ای که بدانی فرار چیست
صحرا نبوده ای که بفهمی شکار چیست
باید سقوط کرد و همینطور ادامه داد
دریا نرفته ای بچشی آبشار چیست
پیش من از مزاحمت ِ بادها نگو
طوفان نخورده ای که بفهمی قرار چیست
هی سبز در سفیدی چشمت جوانه زد
یک بار هم سوال نکردی "بهار چیست؟
شاعر؟